یا قاضی الحاجات

لا اله الاالله محمد رسول الله علی ولی الله صلی الله علیه و آله و سلم

یا قاضی الحاجات

لا اله الاالله محمد رسول الله علی ولی الله صلی الله علیه و آله و سلم

یا قاضی الحاجات

ای که به دور کعبه و منکر حیدری / کعبه ولادتگه اوست دور حیدر مگرد

بایگانی

۱۲۵ مطلب با موضوع «تفکر قرآنی» ثبت شده است

geiography

جمعه, ۶ تیر ۱۳۹۳، ۰۶:۱۰ ق.ظ | علی | ۰ نظر


إِنَّهُ و یَراکُمْ هُوَ وَقَبِیلُهُ و مِنْ حَیْثُ لاَ تَرَوْنَهُمْ»

شیطان و قبیله اش شما را می بینند از جایی که شما نمی بینید

آقا یعنی یه طوری می پیچونتت که نمی فهمی به زبون خودمون مثل اون داستان که تو سخنرانی ایشان هست که بعد یک ساعت مباحثه میگه حاج آقا میخواستم یه ساعت از عمرتون رو بگیرم حالا اون شیطون ابلیس هم نبوده ها.

اما یه نکته ی دیگه م من به ذهنم خطور کرد که هرجایی که شما دارید نمی بینید شیطونا رو و اون ها دارند میبیننت پس اونا شیطونند نه جن!!!

vsss

چهارشنبه, ۴ تیر ۱۳۹۳، ۰۶:۰۵ ق.ظ | علی | ۰ نظر

ثُمَّ عَفَوْنَا عَنکُمِ مِّن بَعْدِ ذَلِکَ لَعَلَّکُمْ تَشْکُرُونَ

خوب داشتم بدین فکر می نمودوم که چرا خدا گفتهه لعلکم تشکرون میدونم جاش نیست اینجا این حرفا شاید ولی شایدم بودش ب دردش خورد خلاصه اینکه مو تفسیر دسترسی نداروم توی این خونمون نیست رفته یه جای دیگه سرچ هم نکرده یوم ببینم نکته چیست ولی شاید مثلا اینکه شایتا راه رو داره خدا نشون میده  که شکر کنید تا بخشیده شید وگرنه 100% درسته که برای شکر کردنشه که عفو خودش گفته ولی راهه وگرنه محتاج که نیست و دیگه بیش تر این فکر نمیکنم چیزی به ذهن نمیاد...تا شاید شما تشکر کنید یعنی چه؟؟ و وقتی شکر میکنیم نشانه ش اینه که بخشیده شدیم و یعنی بشارتی هست بر ما چون شاید منظوره ما عفوتون میکنیم و شما در مرحله ی بعد شاید شکر کنید!!!

یا آیات بعدش که لعلکم تهتدون

ثُمَّ بَعَثْنَاکُم مِّن بَعْدِ مَوْتِکُمْ لَعَلَّکُمْ تَشْکُرُونَ

یا این آیه که بعد از مرگ میفهمیم شکر چی هست شاید و الان شاید نفهمیم بعد مرگم مگه شکر گفتن خدا ثواب دارد اصن... میبینی نمی فهمیم به چیا گیر میدیم؟ اینم یه نکته ی دیگش

tir

سه شنبه, ۳ تیر ۱۳۹۳، ۰۷:۵۳ ق.ظ | علی | ۰ نظر

مو همینطری هوس کردوم بروم تفسیر المیزانه باز کنوم و مشغول خوندن تفسیر یس بشوم اول که فهمیدوم هیچی نمیفهموم و فهموم کاهش پیدا کردن یعنی از زمانی که درست درس نخوندوم و کتاب هم که نمیخونوم تا صدای دلومه بشنووم و دیگه تمرکز نداروم بری خودوم و حواسومم پرته پرته حالام میترسوم بروم دانشگاه نتونوم درس پاس کنوم درست حالا که رشته ی غیر تخصوصی ای که دیپلومش نداروم میخووم بخونوم دیگه حالا ولش کن باز کردوم تفسیر المیزانه تا بخونوم سوره یس رو خلاصه فهمیدوم عجب نظریه غلطی پیش خودوم داشتوم نمیخوام خودمه ضایع کرده باشوم میخوام اگه کسی مثل مو این نظریه ی غلطو داره بفهمه و (گمراه؟ با گمراه چه جمله ای بسازوم؟ ) خلاصه از گمراهی به در بیاد حالا چی هست؟ اینکه مو فکر می کردوم.......نمیخوام بگوم گمراه نیستوم نه خیلی حالوم خوش نیست ولی زمانیکه هدایتتر بودوم و حالوم خوشتر بود اینطری فکر میکردوم که اگه کسی هدایت نشود به خاطر اینه که یا مو درست نشونش ندادوم یا کسی راه رو نشونش نداده یا خلاصه نچشیده و خلاصه تقصیر یکی هست بالاخره وگرنه چه معنی داره یکی کافر بشه یا باشه چه معنی داره یکی کفر بگه هدایت نشه راه رو نشناسه و فکر میکردوم یک چیزایی رو نمیدانه و یا خوب اصل دین و اسلام رو بش نشان ندادن و همینکه گفتوم دیگه تقصیر یکی باید باشه دیگه.

ولی اصلا اینطوری نیست شایدتم بری بعضی ها باشه ها ولی در مورد همه صدق نمیکنه طبق این چیزی که حالا فهمیدوم و اینکه اصلا خدا میخواد که بعضیا کافر بمونن یا بعضیا هدایت نشن و وقتی اینطوری بخواد حتی خودشونم نمی تونن کاری بکنن چه برسه به مو و امثالوم اگه ما هم گمراه نباشیم هم.حالا چی فهمیدم؟توی تفسیر المیزان اینه که:

  1. إِنَّا جَعَلْنَا فِی أَعْنَاقِهِمْ أَغْلاَلاً فَهِیَ إِلَى الأَذْقَانِ فَهُم مُّقْمَحُونَ
  2. وَجَعَلْنَا مِن بَیْنِ أَیْدِیهِمْ سَدًّا وَمِنْ خَلْفِهِمْ سَدًّا فَأَغْشَیْنَاهُمْ فَهُمْ لاَ یُبْصِرُونَ

.. و معنای دو آیه این است که:کسانی که از این کفار ایمان نمی آورند برای این است که ما در گردنشان غل افکنده ایم و دستشان را بر گردنشان بسته ایم و غل تا چانه شان را فرا گرفته و سرهایشان را بالا نگه داشته ،به همین حال هستند و نیز از همه ی اطراف آنان سد بسته ایم دیگر نه می توانند ببینند نه هدایت شوند.پس در این دو آیه حال کفار را در محرومیت از هدایت یافتن به سوی ایمان و اینکه خدا آنان را به کیفر کفرشان و گمراهی و طغیانشان محروم کرده مثل زده و مجسم ساخته است.

celexib

سه شنبه, ۳ تیر ۱۳۹۳، ۰۷:۵۰ ق.ظ | علی | ۰ نظر

تفسیر المیزان رو همینطوری که میخوندوم به یه جایش رسیدوم که بدوم نیومد بگویمش در مورد بندگان نیک بخت و همیچنین بندگان شقی و بدبخت خود که من محاسبه ای که کردم و سنجیدم حال خودمه راحت طبق این آیات فهمیدوم متاسفانه مو هم وجدانا شقی و بدبختوم یعنی شدوم و باید یک تجدید نظری توبه ای چیزی بکونوم اینطری نمیشه رفت جلو...و اما چیست گفته المیزان:

آری خدا در قرآن کریم بیان کرده که برای بندگان نیک بخت خود کرامتهایی دارد(آی اونایی که دنبال کرامتین این آیاته دیگه نمیگه خدا دیگر کراماتی که بری ما عجیبه این ها هم بسه هم اصلیه هم خوبه حالا خدا وکیلی اینطوری هستیم یا نه بودیم؟خواهیم بود؟شدیم اصلا؟(مو خودوم گفتم این پرانتزه ها نه علامه بیچاره)) و در کلام مجیدش آن ها را بر شمرده می فرماید:(ایشانرا به حیوتی طیب زنده می کند)،و(برای آنان نوری درست می کند که با آن نور راه زندگی را طی می کنند)و(ایشانرا بروح ایمان تایید می کند)،و(از ظلمت ها به سوی نور بیرونشان می آورد)،و(ایشان نه خوفی دارند و نه دچار اندوه می گردند)و(او ولی و سرپرست ایشان است)و (او همواره با ایشان است)،(اگر او را بخوانند دعایشانرا مستجاب می کند)و(چون به یاد او بیفتند او نیز به یاد ایشان خواهد بود)،و(فرشتگان همواره به بشارت و سلام بر آنان نازل می شوند) و از این قبیل کرامت هایی دیگر.

و برای بندگان شقی و بدبخت خود نیز خذلانها دارد، که در قرآن عزیزش آنها را بر شمرده می فرماید:(ایشانرا گمراه می کند)،(و از نور به سوی ظلمت ها بیرون می برد)(و بر دلهاشان مهر می زند)(وبر گوش و چشمان پرده می اکند)(و رویشانرا بعقب بر می گرداند)(و بر گردنهایشان غل ها می افکند)(غل هایشان را طوری به گردن می اندازد که دیگر نمی توانند رو بدین سو و آن سو کنند)(از پیش رو و از پشت سرشان سدی و راه بندی می گذارد،تا راه پس و پیش نداشته باشند)(شیطان ها را قرین و دمساز آنها می کند)(تا گمراهشان کنندبه طوری که از گمراهیشان خرسند باشند و به پندارند که راه همان است که ایشان دارند)(و شیطان ها کارهای زشت و بی ثمر آنانرا در نظرشان زینت می دهند)(و شیطانها سر پرست ایشان می گردند)(خداوند ایشانرا از طریقی که خودشان هم نفهمند استدراج می کند یعنی سرگرم لذائذ و زینت های ظاهری دنیایشان می سازد تا از اصلاح خود غافل بمانند)( و بهمین منظور ایشان را مهلت می دهد که کید خدا بس متین است)(و با ایشان نیرنگ می کند)(آنانرا به ادامه طغیان وا می دارد تا بکلی سرگردان شوند)

خداییش نیازی هم به محاسبه دقیق نیست همینطری که به خودوم نگاهی می اندازم به اولیش که نمیخورم دومیش به من میخوره با این حساب اگه ببرندم جهنم از همین الان معترفم که شکی نیست!!!

sv

شنبه, ۳۱ خرداد ۱۳۹۳، ۰۶:۱۰ ق.ظ | علی | ۰ نظر

یا أَیهَا الَّذینَ آمَنُوا اجْتَنِبُوا کَثیراً مِنَ الظَّنِّ إِنَّ بَعْضَ الظَّنِّ إِثْمٌ وَ لا تَجَسَّسُوا
یه کم میخوام در مورد این آیه حرف بزنم که آیه ی معنی دار و عجیبیه یه خورده فکر کنیم از دیدگاه خود
یکی از ظن های رایج موجود در بازار کار چه در جاهای دیگه اخباری است که منعکس میشه که خدا میکه پروا کنید از بسیاری از اینا اخبار جهان نمیگیم کذبه مطلقه نه ولی تحلیلی است یعنی از دید یه نفر خاص میباشد یا چند نفر حالا میری نگاه میکنی اصلا این نبوده این همه صحبت شده این قسمتشو با تحلیل البته دارن رونمایی می کنن یا اصلا یه چیز دیگه بوده و یه چیز دیگه در اومده لذا صدای آمزیکا و ایران دو چیز متفاوت از یه خبر رو پخش می کنن حالا همش اخبار بیرون و تلوزیون نیست خدا میگه اگه اخبار رو گوش میدی بده ولی نه اینکه فکر کنی قضیه فقط همین بوده که پخش میشه منم میتونم یه طوری اخبار رو به شیوه ی صحیحانه منعکس کنم و گولت بزنم چه برسه بهره برداری کنم از خود خودت یا داد بزنم و صدامو بالا بیارم تا نظرها رو به خودم جلب کنم ولی نمیشه خوب بعد هم خدا میگه تجسس نکنید توجه که کنی خطاب برای مومنین هست مومنین هستند که کارشون گیر میکنه با این ها مومنین هستن که نباید گول بخورن وگرنه آدم های معمولی اخبار رو میشنون و باور می کنن به راحتی چیز خاصی که نگفتم یزار یه مثال زنم من خودم یه سریالی بود که اول گفتن بعد از ماه محرم سری جدیدش میاد من منتظر شدم دیدم نیومد یعد یکی دیگه گفت اول دی بعد دیدم نه جاهای دیگه میگن شنبه فکر نکنم بیاد جاهای دیگه گفتن بعد از ماه صفر قهوه تلخ میاد بالاخره کدومش من که همشو باور کردم و حالا معلوم نیست چون اخبار نیروی قوی در اذهان مردم دارن و شایعات هم زیاده نمیگم گوش نده نه ولی بدون یه جنبه های دیگه هم داره سعی کن واقعیت ها و سخنان خودشون رو بیشتر بشنوی و تجسس هم نکنی ها تا تحلیل ها و جز به جز کردن هاشونو و تحلیل ها رو که گناهه این کارا.