یا قاضی الحاجات

لا اله الاالله محمد رسول الله علی ولی الله صلی الله علیه و آله و سلم

یا قاضی الحاجات

لا اله الاالله محمد رسول الله علی ولی الله صلی الله علیه و آله و سلم

یا قاضی الحاجات

ای که به دور کعبه و منکر حیدری / کعبه ولادتگه اوست دور حیدر مگرد

بایگانی

۱۲۵ مطلب با موضوع «تفکر قرآنی» ثبت شده است

بسم الله الرحمن الرحیم

چهارشنبه, ۲۳ آبان ۱۳۹۷، ۱۰:۱۲ ق.ظ | علی | ۰ نظر


بسم الله الرحمن الرحیم

يكشنبه, ۲۰ اسفند ۱۳۹۶، ۰۱:۴۵ ق.ظ | علی | ۰ نظر


بسم الله الرحمن الرحیم

چهارشنبه, ۲ اسفند ۱۳۹۶، ۰۳:۰۵ ق.ظ | علی | ۰ نظر


بسم الله الرحمن الرحیم

پنجشنبه, ۱۲ بهمن ۱۳۹۶، ۰۶:۱۷ ق.ظ | علی | ۷ نظر


بسم الله الرحمن الرحیم

پنجشنبه, ۹ آذر ۱۳۹۶، ۰۳:۵۷ ب.ظ | علی | ۰ نظر


بسم الله الرحمن الرحیم

پنجشنبه, ۲۹ تیر ۱۳۹۶، ۰۲:۱۵ ب.ظ | علی | ۰ نظر
انَّ الَّذِینَ قَالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقَامُوا تَتَنَزَّلُ عَلَیْهِمُ الْمَلَائِکَةُ أَلَّا تَخَافُوا وَلَا تَحْزَنُوا وَأَبْشِرُوا بِالْجَنَّةِ الَّتِی کُنتُمْ تُوعَدُونَ
خوب ما تو پست نوشتاری قبلی دیشب درمورد تقوا صحبت کردیم ولی نگفتیم باید یاد خدا باشیم و ذکرم بگیم یعنی یه فضاهایی است شیطانی میشه مثلا اگر افراد جدید که بویی از خدا نبردن در فضاهای ما بیان روی ما تاثیر بد میزاره و از خدا غافل میشیم بعد هر حرفی مثلا سر زبونمون اومد رو میگیم و هرکاری ما هممون موج و فاز خاصی داریم و موج شیطانی ممکنه درجاهایی قوی باشه یا حمله بشه گروهی افراد خاصی بیان تو زندگیمون آیا ما باید در شرایط شیطانی عوض بشیم تا یه فشاری اومد رومون آدم بدی بشیم؟؟ خوب حمله است دیگه لذا درباره ی فضای شیطانی که افراد قوی میان در زندگی ما و کلا مارو بد میکنن و میتونن هم بکنن این آیه به ذهنم خورد ببنید آیه میگه کسانیکه گفتند خدا رب ماست و استقامت ورزیدند یعنی هم ذکر خدا گفتن که تسلط شیطانی از بین بره یعنی هم یاد خدا کردن هم استقامت و تحمل کردن این فضای بد رو و جا نزدن که شکست بخورن و ناامید بشن پس اینا که یاد خدا کردن در فضای بد و تحمل کردن فشار روانیش رو و مثلا گناه نکردن در این فضاهایی که اختیار آدم رو میگیرن شیاطین بعد آیه میگه ما براشون فرشته هارو میفرستیم به یاریشون که نترسید و غمگین نشید و بشارت بهشون میدیم بهشت رو پس ما تا موج شیطانی اومد که تسلط الهی رو بگیره باید یاد خدا بیافتیم و این شرایط رو هم تحمل کنیم بیراهه نریم تا کار درست بشه یعنی مثلا جاهایی پیش میاد که تحت تسلط شیطانه و یا حمله بهمون میشه و افراد جادوگر و شیاطین میخان ببرندمون که باید حتما یاد خدا کنیم و ذکر بگیم سر زبونمون و منحرفم نشیم و زود نبازیم البته این آیه ی بزرگی است ما از جهت خودمون معنا کردیم که توجه بشه! آقا حالا بماند ولی گاهی اوقات هیچ راهی جز یاد و ذکر خدا در این فضاهای شیطانی وجود نداره وگرنه میبرندمون این موج های شیطانی و میشیم زبان شیطان حتی با لحن خودشون صحبت میکنیم!!!

بسم الله الرحمن الرحیم

چهارشنبه, ۳۱ خرداد ۱۳۹۶، ۱۲:۲۹ ب.ظ | علی | ۰ نظر

أَفَرَأَیْتُمُ النَّارَ الَّتِی تُورُونَ ﴿۷۱﴾
آیا آن آتشى را که برمى‏ افروزید ملاحظه کرده‏ اید (۷۱)
أَأَنْتُمْ أَنْشَأْتُمْ شَجَرَتَهَا أَمْ نَحْنُ الْمُنْشِئُونَ ﴿۷۲﴾
آیا شما [چوب] درخت آن را پدیدار کرده‏ اید یا ما پدیدآورنده‏ ایم (۷۲)

این دو آیه از سوره ی واقعه هست که داشتم گوش میدادم قرائتم رو رسیدم به این آیه و نکته ای به ذهنم خورد که چرا خدا میگه چوبش رو شما پدید آورده اید یا ما؟! داره درمورد آتش صحبت میکنه مثلا چرا نمیگه که سوختن آتش ما داریم میسوزونیم یا شما غذا رو گرم میکنید اینو نمیگه ولی میگه که شما چوبش رو درست کرده اید یا ما! اولا وقتی خدا سوال میپرسه دو جنبه ی سوالی که با ام اومده رو باید در نظر گرفت یعنی یک قصد وجود نداره که حالا بخواد بگه ما چوب رو آفریده ایم نکته ی دوم همینه که آقا ما با اعمالمون داریم چیز میز میکاریم و مثلا رفتار خوب ما شکل ملکوتی و جامدیت میگیره یعنی هر رفتاری که میکنیم یک شکل ملکونی داره و چیزی ازش ساخته میشه لذا هم ما کاشتیم هم خدا ولی آتش که سوختن هست درخت بدی هست و کار خودمون هست جهنم از اعمال خود ماست ولی بهشت از رحمت خاص خدا و خدا بهشت رو آفریده ولی جهنم ساخته ی بشر هست لذا خدا میگه در سوختن که کار بزرگی هست دوجنبه داره اگر شما و بنده کار بد کردیم خودمون آتش جهنم رو ساخته ایم برای خودمون نتیجه ی کاشته ها و اعمال خود ماست این آتش ولی در کل آتش از درخت به وجود میاد چه نفت و گاز چه چوبی که باید بسوزه تا آتش باشه این نوع آتش ظاهری مسببش خداست خوب ما در صنعت و خیلی جاها از آتش داریم استفاده میکنیم دیگه 

بسم الله الرحمن الرحیم

دوشنبه, ۸ خرداد ۱۳۹۶، ۰۲:۴۲ ق.ظ | علی | ۰ نظر

سُبْحَانَ الَّذِی خَلَقَ الْأَزْوَاجَ کُلَّهَا مِمَّا تُنْبِتُ الْأَرْضُ وَمِنْ أَنْفُسِهِمْ وَمِمَّا لَا یَعْلَمُونَ ﴿۳۶﴾

منزه است کسی که تمام زوجها را آفرید، از آنچه زمین می‏رویاند، و از خود و از آنچه نمی‏دانند! (۳۶)

در این آیه ی 36 سوره ی 36مین یعنی یس خدا میفرماید از چیزی که نمیدانید خلق شده اید یعنی نمیشه اصلا بدون اذن خدا چیزی خلق بشه یعنی در آزمایشگاه نمیشه نطفه و اسپرم مصنوعی ساخت نیاز به مادر و پدر هست حالا میشه قلب مصنوعی زانوی مصنوعی ساخت ولی اسپرم مصنوعی نمیشه قدرت خدا رو که ساده ترین چیزهایی که در بدن وجود داره و ساختار پیچیده ای نداره اسپرم هست که به فراوان در نطفه ی مردان ریخته ولی نمیشه همین رو کپی کرد و بدون اسپرم مرد در آزمایشگاه تولیدش کرد ولی قلب مصنوعی هم ساخته اند در علم پزشکی ولی یه چیز به این سادگی رو نمیشه ساختش!!!الان علم بشر میگه میشه در بیرون از بدن مادر بچه در دستگاه شبیه رحم بچه تولید کرد ولی همون بچه هم حتما پدر و مادری داره و وقتی خدا میگه از یه چیزایی خلقتون کردم که نمیدانید همینه یعنی علم بشر نمیرسه به جایی که بدون پدر و مادر بچه ای خلق کنه!!!


بسم الله الرحمن الرحیم

جمعه, ۲۲ ارديبهشت ۱۳۹۶، ۰۵:۰۹ ب.ظ | علی | ۰ نظر

أَعَدَّ اللّهُ لَهُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِی مِن تَحْتِهَا الأَنْهَارُ خَالِدِینَ فِیهَا ذَلِکَ الْفَوْزُ الْعَظِیمُ.

ببنید اون خدایی که ماروآفریده و از همه چیز ما باخبره داره میگه فوز العظیم و رستگاری اعظم ما اینه که وارد بهشت بشیم یعنی ما در دنیاییم اول و هنوز وارد نشدیم و انتظاری هم نیست باید صبر بدیم اگر بهشتی هستیم دوما خدا بهترین حالت مارو که رحمت نازل کرده و میکنه در بهشته یعنی قشنگترین چیزها لذت بخش ترین لذت ها و راحترین حالات و خوشمزه ترین غذاها در بهشت خواهد بود با اون قدرت خدایی که خدا خواسته یعنی در بهشت هیچ کم و کاست و نارضایتی ای نیست ولی در دنیا اینطوری نیست در دنیا قهرمان کسی است که مدال بگیره برای کشورش اینه فوز العظیم در صورتیکه ما تا در دنیاییم باید به فکر جهنم و بهشت باشیم وقتی خدا بخواد و بگه فوز العظیم بهشتیه که من واردتون اگه بکنم این بهشت چطوری ساخته شده و چه خوشی هایی داره فقط خودش میدونه!

بسم الله الرحمن الرحیم

پنجشنبه, ۲۱ ارديبهشت ۱۳۹۶، ۰۷:۰۸ ق.ظ | علی | ۰ نظر

اعلموا انما الحیات الدُّنْیَا لَعِبٌ وَلَهْوٌ وَزِینَةٌ وَتَفَاخُرٌ بَیْنَکُمْ وَ تَکَاثُرٌ فِى الْأَمْوَ الِ وَالْأَوْلاَدِ کَمَثَلِ غَیْثٍ أَعْجَبَ الْکُفَّارَ نَبَاتُهُ ثُمَّ یَهِیجُ فَتَرَاهُ مُصْفَرّاً ثُمَّ یَکُونُ حُطَاماً وَفِى الْأَخِرَةِ عَذَابٌ شَدِیدٌ وَ مَغْفِرَةٌ مِّنَ اللَّهِ وَرِضْوَ انٌ وَمَا الْحَیَاةُ الدُّنْیَآ إِلَّا مَتَاعُ الْغَرُورِ 

خوب ما در دنیاییم و این همه در قرآن همون قرآنی که بر ما که در دنیاییم نازل گشته  این همه از عذاب دوزخ یا بهشت صحبت شده تا بیدار بشیم گویا فقط بعد از مرگ بدون اختیار ما یا عذاب داریم یا رحمت ولی در دنیا ما توجه نداریم به اولویت خدا بلکه خدا دلش میخاد ما جهنمی نباشیم ولی به ناچار یا میریم به جهنم یا بهشت بعد از مرگ و این همه آیات متذکر هست که دنیا دو روزه اینجا میگه اعلموا یعنی نمیفهمیم ما که دستور میده که بفهمید یعنی ای دنیویان بفهم بفهمید که دنیا بازی و لهو و زینت هست خدایی که با اون شان بزرگش میگه بفهمید یعنی ما دنیویان نخواهیم فهمید به آسونی مگر بعد از مرگ و قیامت و توجه نداریم به زندگی موقت دنیا اینجا در قرآن زیاد از جهنم و بهشت خدا حرف زده و میخاد بهمون رحمت بفرسته ولی در دنیا هدف بهشت ساختن که نیست در دنیا ما سختی هم میبینیم و فرسوده و پیر میشیم ولی باز هدف ما ممکنه بهشت بعد از مرگ نباشه!!! یعنی ما چنان غافلیم که نمیدونیم که خدا بهشت و جهنمی بعد از مرگ ساخته که در اولویت هم هست یعنی ما ناچارا یا بهشتی خواهیم بود یاجهنمی اون دنیا هر کاری کردیم در ترازو میسنجن بهشت میدن و‌ خیرات یا عذاب بعد ما توجه نداریم یعنی کلا سیستم دنیا با سیستم جهنم و بهشت بعد از مرگ کاملا فرق داره ما در دنیا به جزا و عذاب کارهامون نمیرسیم حالا یکی اختراعی کرد در دنیا بعد میشه قهرمان ملی ولی برای خدا بهشت رفتن ما ارزش داره و برای همگان خواسته توجه کنیم که بریم بهشت و اعمال خوب انجام بدیم همینه که این همه از دوزخ و بهشت صحبت میکنه خداوند متعال در قرآن گویا ما خوابیم بهشت و حهنمی به ناچار هست ولی در دنیا ما به زندگی ابدی توجه نداریم و خدا مد نظرمون نیست و اولیوت ممکنه پول و همین متاع دنیوی باشه که باید از غفلت در بیاییم و بدونیم که دنیا زودگذر و ناچارا عذاب و رحمتی در کار هست خدا براش مهم نیست که ما چیکاره بودیم در دنیا یعنی شغلمون چی بود خدا اعمال مارو میسنجه و دلش میخواد بهشتی باشیم و هدف رو بهشت گذاشته که حتی اگه شده بعد مرگ لذت ببریم در صورتیکه لذت دنیوی یه لذت زودگذری هم هست که بیشتر غافلانه هستش!!



بسم الله الرحمن الرحیم

يكشنبه, ۱۷ ارديبهشت ۱۳۹۶، ۰۷:۰۳ ق.ظ | علی | ۰ نظر
یکی از قضیه هایی که سنی ها نتونستن منکرش بشن قضیه ی غدیر خم هستش ولی منتها پیامبر(ص) که می فرماید من کنت مولا فهذا علی مولاه رو اون سنی ها این کلام معروف که در کتاباشون هم اومده رو مولا رو دوست میگیرند ولی شیعه مولا رو سرپرست میگیره خلاصه ما امروز داشتیم قرآن میخوندیم سوره ی مریم رسیدیم به کلمه ی (ولی) آیه اینه:
وَإِنِّی خِفْتُ الْمَوَالِیَ مِنْ وَرَائِی وَکَانَتِ امْرَأَتِی عَاقِرًا فَهَبْ لِی مِنْ لَدُنْکَ وَلِیًّا﴿۵﴾
و من از بستگانم بعد از خودم بیمناکم (که حق پاسداری از آئین تو را نگاه ندارند) و همسرم نازا است، تو به قدرتت جانشینی به من ببخش. (۵)
یَرِثُنِی وَیَرِثُ مِنْ آلِ یَعْقُوبَ وَاجْعَلْهُ رَبِّ رَضِیًّا ﴿۶﴾
که وارث من و آل یعقوب باشد و او را مورد رضایتت قرار ده. (۶)
در اینجا کلمه ی ولی اومده به معنای جانشین و کلمه ی ولی از مشتقات همند ولی و مولا منتهی حضرت زکریا (ع) که نمیتونسته بگه ای خدا برای من مولا قرار بده چون خودش پیامبر بوده میگه ولی قرار بده ولی پیامبر ما(ص) می فرماید برای ما مردم بعد از من علی مولا هست هرکس که من مولاش باشم این علی ای که دستش رو بالا آورده ام مولاش هست!! بعد در آیه ی بعد هم میفرماید وارث من و آل یعقوب باشد یعنی هر مقامی که من  دارم رو بعدا ادامه بده پس چنین مقامی داره امام علی (ع) و ظلمه که معنای مولا رو دوست بگیریم مانند سنی ها!!



بسم الله الرحمن الرحیم

چهارشنبه, ۱۳ ارديبهشت ۱۳۹۶، ۰۳:۱۷ ب.ظ | علی | ۰ نظر
فَأَجَاءَهَا الْمَخَاضُ إِلَى جِذْعِ النَّخْلَةِ قَالَتْ یَا لَیْتَنِی مِتُّ قَبْلَ هَذَا وَکُنْتُ نَسْیًا مَنْسِیًّا ﴿۲۳﴾
درد وضع حمل او را به کنار تنه درخت خرمائی کشاند، (آنقدر ناراحت شد که) گفت ای کاش پیش از این مرده بودم و به کلی فراموش شده بودم. (۲۳)
فَنَادَاهَا مِنْ تَحْتِهَا أَلَّا تَحْزَنِی قَدْ جَعَلَ رَبُّکِ تَحْتَکِ سَرِیًّا ﴿۲۴﴾
ناگهان از طرف پائین پایش او را صدا زد که غمگین مباش ‍ پروردگارت زیر پای تو چشمه آب (گوارائی) قرار داده است. (۲۴)
وَهُزِّی إِلَیْکِ بِجِذْعِ النَّخْلَةِ تُسَاقِطْ عَلَیْکِ رُطَبًا جَنِیًّا ﴿۲۵﴾

و تکانی به این درخت نخل بده تا رطب تازه بر تو فرو ریزد. (۲۵)

آقا ما داشتیم گوش میدادیم این قرآن سوره ی مبارکه ی مریم (س) رو بعد نکته ای به ذهنمون خورد که در حد خودم و عقلم جالبه بگیم اینکه حضرت مریم درد زایمان میگیرتش و آرزو کرد که ای کاش مرده بودم و به کلی فراموش شده بودم خوب ایشان دو درد طبیعی و یک درد اختصاصی داشت درد زایمان که بد دردی هست و خعلی سحته درد دوم حالت لخت شدن هست که آدم ضایع میشه درد سوم هم درد اینه که بچه اش حالا ننگ بهش میزنن که پدرش کو پس؟!!! حالا اینجا من داشتم گوش میدادم به چیزی که قرائت کردم به ذهنم خورد بعد از آِیه ای که میگه کاش مرده بودم و به کلی فراموش شده بودم حضرت مریم (س) میفرماید بعد خدا میگه ناراحت نباش که چشمه ای زیر پات هست و یه تکونی هم به این درخت بده رطب بخور اینکه در اینجا به ربان خودمون خدا میگه بیخیال این طبیعیه این دردها و خدا مردونه رفتار میکنه به این زن هایی که هی وسواسی میشن و زود ناراحت میشن التبه درد سختیه ولی خدا میگه بیحیال رطب بخور نمیشینه همدردی کنه باهاش میگه رطب رو بچسب خرما بخور اینم چشمه آب بخور دیگه بیخیال بابا ناراحت نباش همه همینطوری ان تو تنها اینجوری نیست که میگی کاش مرده بودم از این درد ها بلکه خدا اصلا معلومه حاملگی و بچه به دنیا اومدن و حتی ممکنه سکس رو کراهت نمیدونه میگه بیخیال این دردها طبیعی است برای همه زنان و نمیشینه همدردی کنه که حالا مثلا عیب نداره میگه رطب رو بخور بیخیال شو!!! 

البته خدا همدردی هم میکنه و میگه لاتحزنی ولی گیر نمیده به این مساله و براش رطب و چشمه میلره که باید مردان یاد بگیرن این چیزارو که بخوان زن هارو بیخیال و آرامش بدن باید چیز میزم بخرن نه بشینن پاش در مواقع درد و سختی همش غصه بخورن و ناامیدی تزریق کنن!!!

بسم الله الرحمن الرحیم

جمعه, ۱۸ فروردين ۱۳۹۶، ۰۹:۲۹ ب.ظ | علی | ۰ نظر

ما یه بحث پژوهشی قرآنی میکنیم اگه غلط بود و یا نقضشو پیدا کردید خبر بدید شاید بپذیریم و متخصص فن نیستم همینطوری میگم چون داشتم سوره ی یس رو در مفاتیح کوچکی میخواندم بعد رسیدم به ازواجهم بعد رفتم فورا صفحه ی بعد بعد پیش خودم گفتم ازواجهم روی حرف ج فتحه بود یا ضمه؟ بعد قبلا هم برخورد داشتیم که فتحه رو میشه ضمه کرد پیش خودمون ولی قانونی ساختم که اولا در جاهایی که میشه پیش خودمون ضمه رو فتجه کنیم یا برعکس و دوما دوتا حرف حرکات دار مثل فتحه و ضمه پشت سرهم اومده باشه در قرآن دراینجا اگر فتحه اومد مخصوص خود کلمه هست مطلب و اختصاص به خودش داره فقط ولی اگر ضمه اومد اختصاص به بیرون هم داره مثلا ما در لهجه شیرازی داریم لباسو کفشو یعنی آن کفش ولی در قرآن دقیق تر هست حالا چند تا مثال میزنیم از همین سوره ی یس تا مشخص بشه اول مثال خودم رو میزنم که بهش رسیدم یعنی آیهی 56 بعد از اول شروغ میکنم اونایی که دوحرکت ضمه یا فتحه پشت سرهم دارند یا اونچاهایی که میشه ضمه رو پیش خودمون فتحه کرد و طاهرا معنا تغییر نمیکنه رو مثال میزنیم ببینیم چی در میاد پس اول آیه ی 56 یس:

هُمْ وَأَزْوَاجُهُمْ فِی ظِلَالٍ عَلَى الْأَرَائِکِ مُتَّکِئُونَ ﴿۵۶﴾

آنها با همسرانشان در زیر سایه ‏ها بر تختها تکیه مى‏ زنند (۵۶)

خوب در این ایه در ازواجهم همونطوری که میبینیم دوتا ضمه اومده و نگفته ازواجَهم بلکه ازواجٌهم خوب اگر ازواجَهم رو میگفت طبق قانونی که ساختیم این همسرانشان متعلق به خود طرف بهشتی بود فقط بلکه تعلق به خدا هم داره اولا دوم ممکنه زنه بهشتی باشه و کلی شوهر دیگه هم داشته باشه لذا این زن ها خاصه متعلق به بهشت مردی نیستند و خودشون بهشت دارند!!!

لِتُنْذِرَ قَوْمًا مَا أُنْذِرَ آبَاؤُهُمْ فَهُمْ غَافِلُونَ ﴿۶﴾

تا قومى را که پدرانشان بیم‏ داده نشدند و در غفلت ماندند بیم دهى (۶)

در اینجا اباوهم منظور پدر واقعی خودشون نیست چون ضمه داره اگر ضمه فتحه داشت اختصاصا  پدر خودمون یا خودشون منظور بود بلکه سنت رو میگه و اجداد رو!!! و بحث سیاسی است نه اجدادی!!!


إِنَّا جَعَلْنَا فِی أَعْنَاقِهِمْ أَغْلَالًا فَهِیَ إِلَى الْأَذْقَانِ فَهُمْ مُقْمَحُونَ ﴿۸﴾

ما در گردنهاى آنان تا چانه ‏هایشان غلهایى نهاده‏ ایم به طورى که سرهایشان را بالا نگاه داشته و دیده فرو هشته‏ اند (۸)

در اینجا در اعناقهم دوتا کسره اومده و فتحه نیومده یعنی اولا گردنشون مشکلی نداره  و ایراد از گردنشون نیست بلکه با زور به گردنشون انداخته شده که کسره گرفته یعنی شکسته شده با کسره  و ضمه هم نگرفته!!!

وَسَوَاءٌ عَلَیْهِمْ أَأَنْذَرْتَهُمْ أَمْ لَمْ تُنْذِرْهُمْ لَا یُؤْمِنُونَ ﴿۱۰﴾

و آنان را چه بیم دهى [و] چه بیم ندهى به حالشان تفاوت نمى ‏کند نخواهند گروید (۱۰)

خوب در اینجا طبق قانونی که ساختیم در انذرتهم چرا دونا ضمه نیومده یعنی اگر مخصوصا و به طور خاص هم انذارشون کنی حتی بازم ایمان نمیارن یا حتی با جانت و از تمام وجود هم اندازشون بدی بازم فایده نداره چون انذرتهم فتحه گرفته یعنی مخصوص کسی است که انذارش کنه و هم در یومنون کسره اومده یعنی و چون فتحه نیومده یعنی که ایمانی ندارند و نمیارند هم یعنی بازور هم صاحب ایمان نمیشن یعنی اصلا ایمان آوردن دست خودشون نیست و چیزی از ایمان ندارند با انداز تو تغییر نمیکنن و شکسته نمیشن!!!


إِنَّمَا تُنْذِرُ مَنِ اتَّبَعَ الذِّکْرَ وَخَشِیَ الرَّحْمَنَ بِالْغَیْبِ فَبَشِّرْهُ بِمَغْفِرَةٍ وَأَجْرٍ کَرِیمٍ ﴿۱۱﴾

بیم دادن تو تنها کسى را [سودمند] است که کتاب حق را پیروى کند و از [خداى] رحمان در نهان بترسد [چنین کسى را] به آمرزش و پاداشى پر ارزش مژده ده (۱۱)

در اینجا یک تنذر هست که شکسته شده به کسره میگه اندار تو صاحبش خودت نیستی و از طرف خودت نیست بلکه از طرف هدفدار هست اگه ضمه داشت میشد بگیم از طرف خداست ولی کسره داره یعنی نه کار مطلق خداست نه مطلق پیغمبر بلکه اولا خودش باید تغییر و شکسته بشه دوما مخصوصا افراد خاصی است که کتاب حق رو پیروی کند و از خدا نهان بترسد 

دوم بمغفره هست که کسره  گرفته که یعنی اینا بازور مورد غفران خدا قرار گرفته اند و خدا بخشیده و شکسته شده به کسره که یعنی تغییر کرده وضع که شکسته شده به کسره اگر فتحه داشت خودشون استغار کرده بودند و حق خودشون بود که بخشیده شدند بلکه تغییر کرده اوضاع که بخشیده شده اند!!!

إِنَّا نَحْنُ نُحْیِی الْمَوْتَى وَنَکْتُبُ مَا قَدَّمُوا وَآثَارَهُمْ وَکُلَّ شَیْءٍ أَحْصَیْنَاهُ فِی إِمَامٍ مُبِینٍ ﴿۱۲﴾

آرى ماییم که مردگان را زنده مى‏ سازیم و آنچه را از پیش فرستاده‏ اند با آثار [و اعمال]شان درج مى ‏کنیم و هر چیزى را در کارنامه‏ اى روشن برشمرده‏ ایم (۱۲)

در اینجا دو تا داریم یک نکتب که در نکتب دو تا ضمه اومده یعنی مخصوص نویسنده نیست هم خدا هم فرشته ها نوشته اند دوم آثارهم هست که فتخه داره یعنی این آثاری که ما نوشته ایم مخصوصا طرف بوده است چون فتحه داره یعنی کم و کاستی نیست!!

وَاضْرِبْ لَهُمْ مَثَلًا أَصْحَابَ الْقَرْیَةِ إِذْ جَاءَهَا الْمُرْسَلُونَ ﴿۱۳﴾

[داستان] مردم آن شهرى را که رسولان بدانجا آمدند براى آنان مثل زن (۱۳)

در اینجا جاءها داریم که فتحه داره یعنی این پیغمیبران مخصوصا اینا بودن که اومدن و برای گروه دیگری انذار نشده بودند!!

قَالُوا مَا أَنْتُمْ إِلَّا بَشَرٌ مِثْلُنَا وَمَا أَنْزَلَ الرَّحْمَنُ مِنْ شَیْءٍ إِنْ أَنْتُمْ إِلَّا تَکْذِبُونَ ﴿۱۵﴾

[ناباوران آن دیار] گفتند شما جز بشرى مانند ما نیستید و [خداى] رحمان چیزى نفرستاده و شما جز دروغ نمى ‏پردازید (۱۵)

در اینجا به پیمبر در انزل میگن که خداوند مخصوص ما چیزی نفرستاده چون انزل فتحه داره 


قَالُوا إِنَّا تَطَیَّرْنَا بِکُمْ لَئِنْ لَمْ تَنْتَهُوا لَنَرْجُمَنَّکُمْ وَلَیَمَسَّنَّکُمْ مِنَّا عَذَابٌ أَلِیمٌ ﴿۱۸﴾

پاسخ دادند ما [حضور] شما را به شگون بد گرفته‏ ایم اگر دست برندارید سنگسارتان مى ‏کنیم و قطعا عذاب دردناکى از ما به شما خواهد رسید (۱۸)

در اینجا لم تنتهوا مخصوص پیغمبران هست که با پیغمبر به طور خاص هشدار میدن و میگن اگر خودتون دست برندارید فقط دوم لترجکمنکم هست که روی ج ضمه هست یعنی اونا میگفتن همه ی ما افراد جمع سنگسارتون میکنیم و در لیمسنکم هم فتحه هست که احساس درد مخصوص کسانی میگفتن خواهد شد که دست ورندارند یعنی هرکس که با شما پیغمبران و رسولان باشه عذاب مخصوص اوست و عذاب مخصوصی هم بهش میدیم!!!

قَالُوا طَائِرُکُمْ مَعَکُمْ أَئِنْ ذُکِّرْتُمْ بَلْ أَنْتُمْ قَوْمٌ مُسْرِفُونَ ﴿۱۹﴾

[رسولان] گفتند شومى شما با خود شماست آیا اگر شما را پند دهند [باز کفر مى ‏ورزید] نه بلکه شما قومى اسرافکارید (۱۹)

در طائرکم شکست کسره هست یعنی اولا شما تغییر ممکنه کرده باشید دوما این فال شما از طرف خودتون نیست از فال شیطانی هست که گرفته اید وگرنه فتحه میگرفت یعنی خودتون هم شک دارید و هم شیطانی اشتباه گرفته اید!!!

وَمَا لِیَ لَا أَعْبُدُ الَّذِی فَطَرَنِی وَإِلَیْهِ تُرْجَعُونَ ﴿۲۲﴾

آخر چرا کسى را نپرستم که مرا آفریده است و [همه] شما به سوى او بازگشت مى‏ یابید (۲۲)

در اینجا ترجعون فتحه داره که بازگشت ما مخصوص خودمون هست و فرق داره بازگشت من با شما!!!

أَأَتَّخِذُ مِنْ دُونِهِ آلِهَةً إِنْ یُرِدْنِ الرَّحْمَنُ بِضُرٍّ لَا تُغْنِ عَنِّی شَفَاعَتُهُمْ شَیْئًا وَلَا یُنْقِذُونِ ﴿۲۳﴾

آیا به جاى او خدایانى را بپرستم که اگر [خداى] رحمان بخواهد به من گزندى برساند نه شفاعتشان به حالم سود مى‏ دهد و نه مى‏ توانند مرا برهانند (۲۳)

شفاعتهم ضمه داره و شفاعت خاص امامان نیست بلکه شفاعتی که همه میشند منظوره و لاینقذون یعنی کسره ی شکست داره یعنی دیگه تغییری نمیکنه رهایی!!!

إِنِّی آمَنْتُ بِرَبِّکُمْ فَاسْمَعُونِ ﴿۲۵﴾


من به پروردگارتان ایمان آوردم [اقرار] مرا بشنوید (۲۵)

در اینجا پیغمبران میخوان که به طور مخصوص گوشاشون رو باز کنن به حرفای امامان و از ته دل مخصوصا بشنوند و کمی گوش بدن بعد!!!

قِیلَ ادْخُلِ الْجَنَّةَ قَالَ یَا لَیْتَ قَوْمِی یَعْلَمُونَ ﴿۲۶﴾

[سرانجام به جرم ایمان کشته شد و بدو] گفته شد به بهشت درآى گفت اى کاش قوم من مى‏ دانستند (۲۶)

در اینجا اگر یعلمون کسره داشت یعنی هنوز راه داشتند تغییر وشکست پیدا کنند ولی میگه کاش همون موقع خاص قبل از اینکه مارو شهید کنند میدانستند که بهشت چیه!!!

بِمَا غَفَرَ لِی رَبِّی وَجَعَلَنِی مِنَ الْمُکْرَمِینَ ﴿۲۷﴾

که پروردگارم چگونه مرا آمرزید و در زمره عزیزانم قرار داد (۲۷)

در اینجا معلومه که جزء مکرمین بوده اند و شکست و تغییر نداده خدا و کسره نداره مکرمین بلکه از اول بوده اند ولی در بهشت خدا نبودند و در زمین بوده اند!!  یا میتونیم بگیم وقتی غفر انجام شد دیگه مکرمین شدند چون غفر هم مخصوص خدا است چون دوتا فتحه داره

 خوب دیگه من خسته شدم دارم آنلاین تحقیق میکنم امیذوارم پژوهش درستی باشه و بقیه اش رو خودتون تفسیر و تحقیق کنید متشکرم!

بسم الله الرحمن الرحیم

شنبه, ۴ دی ۱۳۹۵، ۰۶:۰۷ ق.ظ | علی | ۰ نظر

یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لِیَسْتَأْذِنْکُمُ الَّذِینَ مَلَکَتْ أَیْمَانُکُمْ وَالَّذِینَ لَمْ یَبْلُغُوا الْحُلُمَ مِنْکُمْ ثَلَاثَ مَرَّاتٍ مِنْ قَبْلِ صَلَاةِ الْفَجْرِ وَحِینَ تَضَعُونَ ثِیَابَکُمْ مِنَ الظَّهِیرَةِ وَمِنْ بَعْدِ صَلَاةِ الْعِشَاءِ ثَلَاثُ عَوْرَاتٍ لَکُمْ لَیْسَ عَلَیْکُمْ وَلَا عَلَیْهِمْ جُنَاحٌ بَعْدَهُنَّ طَوَّافُونَ عَلَیْکُمْ بَعْضُکُمْ عَلَى بَعْضٍ کَذَلِکَ یُبَیِّنُ اللَّهُ لَکُمُ الْآیَاتِ وَاللَّهُ عَلِیمٌ حَکِیمٌ ﴿۵۸﴾

اى کسانى که ایمان آورده‏ اید قطعا باید غلام و کنیزهاى شما و کسانى از شما که به [سن] بلوغ نرسیده‏ اند سه بار در شبانه روز از شما کسب اجازه کنند پیش از نماز بامداد و نیمروز که جامه ‏هاى خود را بیرون مى ‏آورید و پس از نماز شامگاهان [این] سه هنگام برهنگى شماست نه بر شما و نه بر آنان گناهى نیست که غیر از این [سه هنگام] گرد یکدیگر بچرخید [و با هم معاشرت نمایید] خداوند آیات [خود] را این گونه براى شما بیان مى ‏کند و خدا داناى سنجیده‏ کار است (۵۸)

آقا این آیه رو وقتی ما میخوندیم یاد ننه و بابای خودمون میکردیم یا کلی درمورد زن و شوهر ها میدونستیم که مثلا بچه ها مزاحمشون نشن در پیش از نماز صبح و هم نیمروز که جامه ها مثلا بیرون میکنن  و بعد از نماز شامگاهان خوب ما اینطوری فکر میکردیم تا اینکه به دلم خورد که یه نگاهی دوباره باندازم چون دیروز این سوره رو داشتم میخوندم الان بعد از نماز صبح به دلم خورد که یه نگاهی باندازم که مخاطبش کیان!!! بله مخاطب همه ی زن و شوهران نیستند بلکه خدا میگه ای مومنان ای کسانیککه ایمان آورده اید یعنی کسانی که مجرد هستند هم باید خلوت هایی نه با شیطان و ماهواره نه باید یه خلوت های زنانه ای داشته باشند ولی گناه نکنند یعنی خدا نگفته کسی که مجرد هست نباید اصلا به سکس فکر کنه یا مثلا نباید آزمایش نشه و باید سرکوب کنه نه اینطوری نگفته ما چندین بار درمورد این خلوت ها صحبت کردیم دیگه حالمون بد میشه که بگیم چه باید کرد! پس خدا از ما مجرد ها هم خواسته که خلوتی داشته باشیم اگر مومنیم!!

بسم الله الرحمن الرحیم

پنجشنبه, ۲ دی ۱۳۹۵، ۰۶:۲۲ ق.ظ | علی | ۰ نظر
الزَّانِیَةُ وَالزَّانِی فَاجْلِدُوا کُلَّ وَاحِدٍ مِنْهُمَا مِائَةَ جَلْدَةٍ وَلَا تَأْخُذْکُمْ بِهِمَا رَأْفَةٌ فِی دِینِ اللَّهِ إِنْ کُنْتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْیَوْمِ الْآخِرِ وَلْیَشْهَدْ عَذَابَهُمَا طَائِفَةٌ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ ﴿۲﴾
زن و مرد زناکار را هر یک، صد تازیانه بزنید، و هرگز در دین خدا رافت (و محبت کاذب) شما را نگیرد اگر به خدا و روز جزا ایمان دارید، و باید گروهی از مؤ منان مجازات آنها را مشاهده کنند. (۲)
*** فجلدوا کل واحد منهما مائه جلده*** خوب اگر از بحث کی زانی هست و نیست جدا بشیم و حکم فکر میکنم برای کسانی است که مجرد باشند و ما قبلا گفتیم این صدتازیانه ممکنه شما آروم بزنی یا محکم یعنی باید کسی که الهی است بزنه البته گفته است که رافت باهاشون نداشته باشین حالا اینجا خدا میگه فجلدوا ...جلده ببنید داره تاکید میکنه که کسی که زنا کرده رو باید بگیری بزنی به هرترتیب یعنی بی تفاوت ساده نگذریم!!! یعنی این 100 تازیانه به وجهی که رافت هم نداشته باشیم باید اجرا بشه حالا رافت نداشته باشی این نیست که همش محکم بزنیش بلکه آبروش بره کافیه مثلا یک بازیگری است در دام افتاده گول شیطان خورده زنا کرده خوب این آبرویش اگر پیش ما بره بعدا خودش میفهمه که هزاربرابر محکم ضربه ی شلاقی که خدا گفته بزنید حتما براش بدتر گذشته پس اولا میشه آروم زد دوما باید حتما این حکم صادر بشه 

***ان کنتم تومنون بالله و الیوم الاخر*** خوب اینجا هم خدا میگه اگر شماها به روز قیامت و خدا ایمان دارید یعنی بستگی داره شهر تهران با شهر ما فرق میکنه عرفش یعنی میشه این حکم صادر نشه اصلا که چهره ی اسلام خراب بشه ببنید اگر توجه کنی خدا این آیه رو با دلسوزی و نگرانی بیان کرده نه به عنوان یک جلاد عصبانی خعلی کوتاه اومده و آیه ی حزن انگیزی است که انگار راه چاره نداره و گیر افتادیم باید به خوبی و خوشی یعنی اصلا کلا خدا شرمنده شده ببنید توی بهشت حوری ریخته چرا ما باید کاری کنیم که بهشتو هیچ بلکه جهنمی هم بشیم چرا خدا در دنیا به این افراد مجرد کاری نکرده که در راه حق راحت زن بگیرن و ارضا بشن؟؟ خوب خدا شرمنده است تو رودرباستی گیر کرده ولی کاریش هم نمیشه کرد باید حکم اجرا بشه ببینید محبت بین زن و مرد باید باشه حالا اینا عاشق هم شدن زنا کردن خعلی عشق زن ومرد چیز خوبیه ولی از راهش نبوده ولی گناه کبیره کردن خوب خدا تو بهشت بده ولی الان عصبانی باشه خوب خدا عصبانی نیست بلکه میگه باید جامعه درست باشه بلکه هدف بالاست دیگه بلکه با این کارشون نه تنها خودشون فاسد شدند بلکه بنیان خانوادگی افراد متعهل و نظام اسلامی خراب میشه ما دوروز توی این دنیا مهمونیم چرا باید خراب کنیم اصل و بنیه ی اسلامی رو خدا مجبور شده گفته تازیانه بزنید تا نکنند اینکارارو بعدشم میگه اگر ایمان به من و روز آخرت دارید این حکم رو اجرا کنید من یه دوستی داشتم تو تهران درس میخوند میگفت اینجا طبیعیه که زنا بکنن خوب باید چه کرد پس لااقل باید جلبشون کرد باید حکم روانی برای صدتازیانه روشون اجرا بشه کمااینکه محکم نزنند اینکه میگه رافت نداشته باشین یعنی به دیده ی کار درست نگاشون نکنید نه که محکمتر بزن تو کمرش به خاطر یک عاشقیت زیبای نهانی که خدا رو شرمنده کرده که داداش شرمنده بیا شلاق رو بخور و آسیب همش به دختر نیست در زنا بلکه خانواده ها میپاشن از هم و جامعه خراب میشه دیگه!! پس خدا نمیگه ان تومنون بلکه ان کنتم تومنون میگه  اگر شماها مومن هستید یعنی جامعه تون ایمانی هست باید حکم رو جاری کنید یعنی ظاهری خدا پرستید و عرف جامعه در ایمان هست یعنی جامعه ای که ایمانی است عرفش خراب میشه باید این حکم حتما جاری بشه مثلا اگر رفت توی غرب زنا کرد برگشت اینجا تو حق نداری ضربه ی شلاق بهش بزنی شاید ولی اگر میگفت ان تومنون بالله یعنی در دل ایمان داری ولی وقتی کنتم تومنون رو آورده یعنی ایمان ظاهریه و ظاهر جامعه ایمانی است و کار قباحت داره و گناه عادی نیست و رواج نداره دیگه!***وَلْیَشْهَدْ عَذَابَهُمَا طَائِفَةٌ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ*** در اینجا هم علاوه بر اینکه تاثیر خوب رو مومنان میزاره شلاق خوردن اینا آینه که آبروشون میره پیش مومنان و توجهشان اینبار به چهارتا آدم مومن خوب میافته تو ذهنشان میمونه آدم شدن رو!!!یعنی مساله ی روانی آبرو رفتن پیش خدا و مردم رخ میده و در پیشگاه حق و مومنان که بره آبرو دردناک و انگار همه فهمیدن چه غلطی کرده ام!! 

بسم الله الرحمن الرحیم

پنجشنبه, ۱۱ آذر ۱۳۹۵، ۰۶:۵۰ ب.ظ | علی | ۰ نظر

یَا دَاوُودُ إِنَّا جَعَلْنَاکَ خَلِیفَةً فِی الْأَرْضِ فَاحْکُمْ بَیْنَ النَّاسِ بِالْحَقِّ وَلَا تَتَّبِعِ الْهَوَى فَیُضِلَّکَ عَنْ سَبِیلِ اللَّهِ إِنَّ الَّذِینَ یَضِلُّونَ عَنْ سَبِیلِ اللَّهِ لَهُمْ عَذَابٌ شَدِیدٌ بِمَا نَسُوا یَوْمَ الْحِسَابِ ﴿۲۶﴾

ببنید خدا در قرآن هشدار داده که کسانیکه از یاد خدا گمراه شدن به خاطر اینه که روز حساب رو فراموش کرده اند ببنید ما نمیتونیم بگیم ما آدم خوبی خوبی هستیم ولی به یاد روز حساب نیستیم پس اونایی که همش محسابه گرند گه روز حساب باید جواب داد در محظر خدا مسولیم و جوابگو اینا راهشون صاف و درسته و پشیمان نمیشن و مشکل گمراهان عالم اینه که از این روز غافلند پس خدا داره میگه روز مهمی است که مورو از ماست میکشیم از سیستم برزخی فرشتگان خیلی حساس تره یعنی بعد مرگ هم تا قیامت نشه معلوم نیست وضع و فرشته هاهم منتظر اون روز هستند علاوه بر بعضی از ماها ببنید معلومه که ریشه ی گمراهی ها فراموشی این روز است من خودم کوچیک بودم شاید به این روز و جوابگو بودن در مقابل خدا حساس بودم ولی همین جواب الان فرق داره با جواب روز حساب یعنی شما ممکنه توجیه کنی بگی ای خدا من دروغ میگم ولی بعدش پول میندازم تو صندوق بلکه باید تا ابد حساب کنی نه تا دو دقیقه بعدش اون بالا بالاها کار میریزه بهم اونجا که تا ثریا میکشه باید جواب داد لذا باید به خودمون سخت بگیریم هرکاری نکنیم من خودم خدارو گم کرده ام چه برسه این روز رو ولی داشتم قرآن میخوندم اومدم بگم که به خاطر عمل بدمون نیست که خدا عذاب میده به خاطر تا ثریا کشیده شدن یعنی فراموشی روز حساب حالا شما هرچقدر میخای خوب باش آیا محاسبه میکنی؟ آیا جوابگو هستی؟ من که نه وضعم خرابه!!!

بسم الله الرحمن الرحیم

دوشنبه, ۱ آذر ۱۳۹۵، ۱۲:۳۶ ب.ظ | علی | ۰ نظر

(و خلقنا لهم من مثله ما یرکبون )

مراد از این جمله - به طورى که دیگران تفسیر کرده اند - چارپایان است، چون در جاى دیگر، کشتى و چارپایان را با هم آورده و فرموده: (و جعل لکم من الفلک و الانعام ما ترکبون ) و نیز فرموده: (و علیهاو على الفلک تحملون ) بعضى کشتى را در آیه قبل حمل بر کشتى نوح، و آیه مورد بحث را حمل بر کشتى ها و زورق ها و بلم هاى دیگر کرده اند که بشر بعد از کشتى نوح براى خود درست کرده. و این تفسیر تفسیرى است بد و بى معنا.

و نظیر آن، تفسیر آن کسى است که جمله مورد بحث را به شتر تنها معنا کرده. و چه بسا مفسرینى که جمله مورد بحث را که مى فرماید: (و براى شما از مثل کشتى چیرهاى دیگرى خلق کردیم که بر آن سوار مى شوید) حمل بر طیاره و سفینه هاى فضایى عصر حاضر کرده اند. و لیکن تعمیم دادن آیه بهتر است.

امروز صبح ما یه مرتوبه یه چیزی به دلمون خورد که یه سرچی در قرآن بکنیم ببینیم چیزی هست که اختراع شده باشه و خدا مثال زده باشه یعنی مثلا بگه خدا در قرآن که مانند بعضی ها مثل گاری اند یا مثلا بگه مانند دوچرخه و اینایی که بشر اختراع کرده باشه چیزی هست در قرآن یا نه خلاصه ما از سایت پارس قرآن که سرچ کردیم دیدیم مثلا به حیوانات و باد و مگس و اینا خداوند مثال زده ولی به چیزیکه ما اختراع کرده باشیم نزده! فقط همین آیه ی بالا رو از یس پیدا کردیم که زیرش در تقسیر المیزان نوشته که ذیگران یعنی مفسران دیگر گفتن منظور چارپا هست!!! ولی در آخر خودشون میگن که تعمیم بهتره یعنی عمومیت بدیم به هواپیما و ماشین و اینا هم درسته که خداوند مثال زده اول نکته در این آیه ی 42 از سوره ی یس اینه که ما دنبال اختراع بشر بودیم هنوزم مخترع ماشین رو نمیشناسم یه چیزی بوده که همه وقتی بوده حالا گاری ای چیزی بوده که خدا در آیه میگه ما خلق کردیم نه شما پس اختراع خدا هست که ما داشتیم دنبال اختراع انسانی میگشتیم و قبلا هم کلیپی ساختم که موتور پیشرفته تره یا خر! آخرم به نتیجه نرسیدیم فی الواقع یه توضیحاتی هم دادم تو  کانالم هست ولی خدا میگه ما خلق کردیم یعنی من و فرشته ها به طور غیر مستقیم این نکته که ما دنبال اختراع انسانی بودیم دومین نکته اینه که خدا به اختراع های دیگر کاری نداشته شاید در قرآن ولی به چیزایی که ما سوار میشیم مثال زده خوب نشون میده که چیزایی که سواری میده اهمیت داره و اختراع بزرگی است و مهمه دیگه و کار خود خداست به طور غیر مستقیم فکر اینجاشم کرده بوده خدا این کامیپوتر هم سواری برای من میده و من سوارش میشم میام اینجا چیز میز میگم اینم خغلی مهمه و خدا براش مثال زده خلاصه اختراع خوب مثل هواپیما کامیپوتر لب تاب نمیذونم تبلت موتورسکلت نمیدونم ماشین قطار اینا هم اختراع های بزرگی است نکته ی سوم هم یه مرتبه جداگانه به ذهنم خورد یه مرتبه که سفر کربلا که بودم یه مردی عقب اتوبوس نشسته بود همینطوری چندین سال پیش که کربلا بودم به ذهنم خطور کرد بعد گفتن این اتوبوس ها اگه تصادف کنندا عقب ماشین امن تره دیگه بعد همینطوری تو خیالات بودم گفنم اگر جنس آهن اتوبوس طوری بود که با یه ضربه همهش له میشد دیگه باید چه میکردیم بعد گفتم طوری متناسب هست که زیاد له نمیشه زیاد هم آهنش سخت و سنگین نیست انگار همه چیز مناسبه برای ساخت اتوبوس بعد دیگه خدا خلق کرده دیگه یعنی همه چیز متوازن ما ترکیبش کردیم یه شکل زیبایی بهش دادیم فکر کل کاراش با خداست هنوزم فکر دقیق خدارو نمیدونیم که اتوبوس کامل چیه بعد دیگه دیدم فکرم رسید به همین آیه که صبح پیدا کردم فهمیدم باید چیزی بنویسم چون درمورد مثال هایی که انسان اختراع کرده چیزی رو در قرآن میگشتم ولی چیزی پیدا نکردم بعد مطابق هم درومد فکر جداگانه م گفتم باید بنویسم!

بسم الله الرحمن الرحیم

پنجشنبه, ۷ مرداد ۱۳۹۵، ۱۱:۳۲ ب.ظ | علی | ۰ نظر

وَجَعَلُوا لِلَّهِ شُرَکَاءَ الْجِنَّ وَخَلَقَهُمْ وَخَرَقُوا لَهُ بَنِینَ وَبَنَاتٍ بِغَیْرِ عِلْمٍ سُبْحَانَهُ وَتَعَالَى عَمَّا یَصِفُونَ ﴿۱۰۰﴾

آنان برای خدا شریکهائی از جن قرار دادند در حالی که خداوند همه آنها را آفریده است، و برای خدا پسران و دخترانی به دروغ و از روی جهل ساختند، منزه است خدا، و برتر است از آنچه توصیف می‏کنند. (۱۰۰)

بله شیطان پرستی به معنای شیطانی که جن هست همیشه روال کار شیطاین بوده و هست ولی خوشبختانه یا متاسفانه برخوردی شدید شد با رمال های دوران احمدی نژاد به بعد که هم باعث تضعیف شدن و هم باعث جنبه ی پلیسی گرفتن قضیه شد یعنی الان پلیس ها اگه با کسی بد بشن گروهی جن میفرستن و هم بلخره قرص و دوا البته این روال کار پلیسی شدن قضیه در آمریکا مثلا معمولیه اونجا جنگی نیست اینجا است که مومن وجود داره که نمیتونن جن ها آسیب برنند لذا دکترها هم که قرص میدن تا مشکوک بشن و وقتی خورد وخوراک با طلسم و جادو قاطی بشه دیگه چهره ها عوض و ظاهر و باطن تغییر و ضعیف میشیم و خوب بله دیگه مردها حتما با زنی منحرف میشن مگر خدا نخواد یعنی نقطه ی ضعف مرد اون زنه است لذا بیشتر جادوگران جنی زن هستند و خوب حسادت یا دشمنی یا اصلا خود اون زن انقدر پرت شده و مارو هم پرت کرده که تمام وخدای خودش یک جن هست یعنی اصلا هر اتقاقی بیافته فکر میکنه اثر جاسوسی و هم جادوگریه یک جن هست لذا انقدر این جادوگرا نکبت دارن که اگه ما تحت نظرشونم باشیم نور از ما پریده میشه و اونا نور الهی رو هم اثر خداشون که جن هست میدونن و حتی نمازم بخونن و ذکر بگن اون خدا اعلی اعظم مسلمین در نظرشون نیست و خوب جنگ هم  در هیجای دنیا مثل ایران نیست که مومن داره لذا بلخره ما با یک زنی رام میشیم از نزدیک یادور و خواهان محبت و توجه شونیم در صورتیکه اصلا شاید ندونیم جادوگری داره محبت از راه دور میکنه یعنی اون جادوگر واقعا اگه ایمان به خدا نباشه سیستم پلیسی رو هم میزنه بهم ومارو خواهد  برد لذا اگه  ایمان و نور نداشته باشیم و آدم ضعیفی اگه باشیم خدا برای حفظمونم شده مارو مانند فرعون و حضرت موسی(ع) نگه میداره در پناه جنگیرها و حتی عاشقمون هم هستند به ظاهر این جنگیرها وگرنه خدا آرامششون رو بهم میریزه لذا اینجا داریم بازی میخوریم و جالبه دیگه دستگاه ها هم با دکترها و پلیس ها و جنگیرها یکی شدن مثلا چهری عجیب الهی دیگه پیدا نمیشه و باهاش میجنگن مثل دوران جنگ تحمیلی ممکنه چهره الهی مطلق پیدا نشه که این بوی خیانت میده و خدا ممکنه جنگ داخلی باندازه و اساس و کارشون رو یکباره مانند غرف شدن فرعون و تمام دستگاهارو غرق کنه لذا ما که کسی نیستیم  مورد هچمه قرار گرفتیم ضعیف هم هستیم و خدا هم به موسی (ع) فرمود برو پیش فرعون باهاش نرم و خدایی صحبت کن و به طرف خدا بکشونش درصورتیکه خعلی کشتار های فجیعی کرده بود این ظالم جناب فرعون لعنه الله علیه!

بسم الله الرحمن الرحیم

شنبه, ۲۶ تیر ۱۳۹۵، ۱۲:۰۹ ق.ظ | علی | ۰ نظر
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
ص وَالْقُرْآنِ ذِی الذِّکْرِ ﴿۱﴾
ص، سوگند به قرآنی که متضمن ذکر است (که این کتاب اعجاز الهی است). (۱)
بَلِ الَّذِینَ کَفَرُوا فِی عِزَّةٍ وَشِقَاقٍ ﴿۲﴾
ولی کافران گرفتار غرور و اختلافند. (۲)کَمْ أَهْلَکْنَا مِنْ قَبْلِهِمْ مِنْ قَرْنٍ فَنَادَوْا وَلَاتَ حِینَ مَنَاصٍ ﴿۳﴾
چه بسیار اقوامی را که پیش از آنها هلاک کردیم و به هنگام نزول عذاب فریاد می‏زدند، ولی وقت نجات گذشته بود! (۳)
وَعَجِبُوا أَنْ جَاءَهُمْ مُنْذِرٌ مِنْهُمْ وَقَالَ الْکَافِرُونَ هَذَا سَاحِرٌ کَذَّابٌ ﴿۴﴾
آنها تعجب کردند که چرا پیامبر انذار کننده‏ ای از میان آنها برخاسته، و کافران گفتند: این ساحر دروغگوئی است! (۴)
أَجَعَلَ الْآلِهَةَ إِلَهًا وَاحِدًا إِنَّ هَذَا لَشَیْءٌ عُجَابٌ ﴿۵﴾
آیا او بجای اینهمه خدایان خدای واحدی قرار داده ؟ این راستی چیز عجیبی است؟! (۵)
وَانْطَلَقَ الْمَلَأُ مِنْهُمْ أَنِ امْشُوا وَاصْبِرُوا عَلَى آلِهَتِکُمْ إِنَّ هَذَا لَشَیْءٌ یُرَادُ ﴿۶﴾
سرکردگان آنها بیرون آمدند و گفتند بروید و خدایانتان را محکم بچسبید که می‏خواهند ما را به سوی بدبختی بکشانند! (۶)
مَا سَمِعْنَا بِهَذَا فِی الْمِلَّةِ الْآخِرَةِ إِنْ هَذَا إِلَّا اخْتِلَاقٌ ﴿۷﴾
ما هرگز چنین چیزی از پدران خود نشنیده‏ ایم، این فقط یک دروغ است! (۷)
أَأُنْزِلَ عَلَیْهِ الذِّکْرُ مِنْ بَیْنِنَا بَلْ هُمْ فِی شَکٍّ مِنْ ذِکْرِی بَلْ لَمَّا یَذُوقُوا عَذَابِ ﴿۸﴾
آیا از میان همه ما، قرآن تنها بر او (محمد) نازل شده ؟، آنها در حقیقت در اصل وحی من تردید دارند بلکه آنها هنوز عذاب الهی را نچشیده‏ اند (که اینچنین گستاخانه سخن می‏گویند). (۸)
أَمْ عِنْدَهُمْ خَزَائِنُ رَحْمَةِ رَبِّکَ الْعَزِیزِ الْوَهَّابِ ﴿۹﴾
مگر خزائن رحمت پروردگار قادر و بخشنده‏ ات نزد آنها است (تا به هر کس میل دارند بدهند)؟! (۹)

أَمْ لَهُمْ مُلْکُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَمَا بَیْنَهُمَا فَلْیَرْتَقُوا فِی الْأَسْبَابِ ﴿۱۰﴾
یا اینکه مالکیت و حاکمیت آسمانها و زمین و آنچه در میان این دو است از آن آنها است ؟ (اگر چنین است) به آسمانها بروند (و جلو نزول وحی را بر قلب پاک محمد بگیرند). (۱۰)

----------------------------------------------------------------------------------------

خوب آقا ما باز مضظر شدیم  یعنی واقعا نمیدونستم باید چکار کرد و فضا بسته بی حال و کسل و ناراحت نمیدونستم باید چکار کرد و دلم گرفته بود که یه مرتبه شانسکی تسبیحی رو دیدم چند تا ذکر و بعدشم به دلم خورد که یه نگاهی به قرآن هم باندازیم که سوره ی ص افتاد!!!

خوب یه نکته ای که بزرگان دین میگن اینه که قرآن نازل شده برای ما دنیویان یعنی برای آسمان ها نیست مشکل خودمون که توی دنیاییم توشه و مارو به آسمان میبره یعنی اولا آرامشی توش هست کما اینکه معنا کنیم قرآن رو برای خودمون زیر لب بگیم به بالا وصل میشیم و عالم بالا عالم گرم و نرمی هم هست یعنی اعتقاد به بعد مرگ اعتقاد به بهشتی و روز جزائی دل آدم رو آروم میکنه دیگه وقتی این همه ظلم و فساد در دنیا میبینیم واقعا ناامید کننده است دیگه آدم دلش خون میشه ولی وقتی قرآن بخونیم آروممون میکنه دوما وقتی میگیم قرآن برای ما زمینی ها نازل شده میفهمیم که یک جامعه شناس رشته ی اصلیش ومشکل و هدفش باید قرآن باشه درسته؟! چون قرآن زمینی است دیگه مشکل ما است لذا این یک صفحه قرآن رو که براتون انتخاب شد رو از این جهت که قرآن برای ماست که روی زمینیم در نظر داشته باش چون من خودم قبلا میگفتم حالا که چیزی ربطی به ما نداره میریم اون دنیا معنای قرآن رو میفهمیم این غلطه این اشتباست که چون ما آسمانی و ملکوتی و حتی پاک نیستیم حالا پس منظور خدارو نخواهیم فهمید و بعد مرگ مثلا بهمون یاد بدن که چشم و گوشمون باز میشه نه بلکه توجه کنی میبینی درد الان ماست قضیه های قرآن لذا اگر اینطوری فکر کنیم که قرآن برای حال و ما زمینی هاست میشه بحث کرد مثلا نگاه کنید در این  چند آیه میفهمیم که مشکل پیامبران گذشته و حتی امام زمان همینه دیگه یعنی آینده که امام زمان (عج) بخواد بیاد چکار کنه؟ پس میشه بحث کرد و دید آینده رو حالا چند نکته و داستان از این آیات رو میگیم:

اولش میفرماید که کفار در عزتند و دم دستگاهی دارن جلوی خدا وایسادند مثل الانه آمریکا که فکر میکنه آقای جهانه دیگه میگه که از بین خودشون یعنی ما آدمیان یک هشدار دهنده اومده و کفار تعجب کرده اند مثلا کفار میگن که باید از غیر از کره ی زمین یک سری موجودات فضایی بیان زمین الانم میگن که قدرت دارند و نیازشون مثل آدمیان نیست و چون همش جادوکری و مخ زنی دارن میگن اینم ساحر هست مثلا امام زمان رو ساحر خواهند دانست نه یک قدرت مطلق الهی و جانشین خدا یعنی دقیقا داره قرآن مشکل امام زمانی الان و آینده چی میشه و حتی بعد از ظهور حضرت رو برملا کرده و پیامبران گذشته رو هم حتی که چطور شده بعد میگه که صبر کنید بر این بت ها ببین بحث همینه که آمریکا که میخواد مخ بزنه از بت حتما استفاده میکنه مثلا زنان لخت و موشک و اینا داره که مردم رو جمع کرده بر سفره ی ظلم خودشون این شبکه های فساد اینا دل جوان هامون رو برده و این کفار میگن صبر کنید بر این ها و حرف حضرت رو گوش ندهید در ایران هم بت ها وجود داره یه شکل دیگه است که مثلا به عده پول میدن که کار خلاف کنند و بلخره مخ زنی در تمام کشورها هست وگرنه شورش میکنن مردم باید یه طوری کنترلشون کرد حالا ما بیشتر توسط کلام زن ها مخمون میزنه تلوزیون ولی در آمریکا توسط اندام و زیبایی هاشون میزنه مخ مردم رو اینجا برای که مخ مارو بزنن زن ها از خدا هم حرف میزنن درصورتیکه هیچ معرفتی ندارن و شما حرفشونو میشنوی و عاشق میشی مثلا یه نوع بت همینه دیگه بازیگران بدتر که هیچ عقیده ای و پل و رابطه ای بین حرف و عملشون نیست صرفا یک فیلمی هست که ظاهرش برای مخ زنی و با حجابند ولی اختلاف انداحته بین زن و شوهر و بازیگره خودشم هیچ معرفتی نداره و خداشناس نیست و از خدا میگه خوب این دورویی است پس بنابراین بت همیشه بوده الان مخ زنی بهش میگیم شما و من بلخره وقت جوان یه جایی تلف میشه به اینترنت وصله خبرگزاری ها سایت ها تصویر های به ظاهر بد و واقعا بد بلخره دارن خرج میکنن و دلشون برای ما نسوخته وای به حالمون اگر ما اخلاص نداشته باشیم و بخوایم بریم به سراغ دین دیگه از دین هم زده میشیم مثلا من خودم شبکه های فرهنگی رو که از دین میگن کم گوش میدم چون جذاب و الهی برام نیستند و قبولشون هم ندارم یعنی دلزده شدم چون جوان پسند نیست و بوی الهی نمیده مخصوصا اگر زنی هم مجری اش باشه لذا امام زمان بخواد با این دستگاه های حتی داخلی بجنگه ببین وضع چطوره که میگه کفار میگن ما اینو در ملت دیگری نیافتیم یعنی مخ زنی بین المللی است همه جا وضع همینه میگه کسی که جلوی رادیو و تلوزویون مخ زن که وای نمیسه هیچ جای جهان اینطوری نیست ببنید چقدر دقیق قرآن حرف میزنه که کفار احساس قدرت میکنن و قدرتم دارن بر مردم بعد میگه بین این همه مردم فقط به امام زمان رسیده خوب یعنی حتی خوبان مارو جمع کردن در صدا وسیما و رادیو و چیزای مجازی که کفار میگن ما داریم حتی روحانیون رو برشون مسلط شدیم حالا یکی پیدا بشه جدای از قدرت ما حرف بزنه؟ مگه میشه مگه داریم؟؟!!! ببین تصویر مشخصه که چی داره میگه قرآن و چه میشه و خواهد شد در حکومت امام زمانی همشم داخلی نیست بله ما یقین داریم حکومت آمریکا طاغوته ولی توجه کنی حکومت خودمونم الهی نیست همش و امام زمان در ایران هم جنگ داره با همین بت ها منتهی ایران داخلیه و چون هنوز ظهور رخ نداده از درون قوی هستیم ولی تو آمریکا ظاهزی مشخصه که بر مسلمان که  جکومتش طاغوته و رادیو تلوزونش شیطانی است ولی اینجا ما اگه رادیو تلوزیون مشکل داشته باشه بازم از درون آدم هایی هستند که کارشون الهی باشه و خدا پرست باشن و مردم ما مومنتر از دستگاه دولتی هستند و مستضعین مورد حمایت امام زمان هستند ولی در آمریکا معلومه که تلوزیون و دستگاه دولتیش رسما شیطانی است ولی اینجا از دین حرف میزنه دستگاه ها ولی مشخص نیست و درون ما قوی تز از ظاهر ماست ما حاظریم شهید بدیم ولی آمریکا پول میده که سرباز بخره!

بسم الله الرحمن الرحیم

چهارشنبه, ۸ ارديبهشت ۱۳۹۵، ۰۳:۵۸ ق.ظ | علی | ۰ نظر
خوب آقا ما رفتیم سایت تلوبیون اخبار چک کنیم باز نشد دانلودم نشد!! بعد چیزی شد گفتم چطوره رادیو قرآن گوش بدیم؟! گوش دادیمو دادیم یه چهل دقیقه ای با همون روش البته مثلا سبحان الله رو بچه ها حس میکنم تو نماز چک کردیم با ح نستعلیق و خوشنویسی شده نمیشه نوشت!!! خلاصه بعدش گفتن ترچمه ی آیات فلان تا فلان از سوره ی فلان با صدای اسماعیل قادرپناه من یادمه چند سال پیش که تبلیغ میشد یا پخش میشد صدای ایشون میگفتم تو این جنگ داخلی و فتنه چطور همچین کاری کردن و چرات میکنن صدای قرآن رو ترجمه کنن و تبلیغم میشد حسادت هم فراوان و اون موقع هم فضا دست ما نبود خعلی و دست دشمن بود مملکن صاحبن نداشت خلاصه یه خورده ترجمه کردن در مورد حضرت نوح(ع) بود گفتم  فکر هم بکنیم خوبه و خوش میگذره در دو سه جاش یک جایی که نوح (ع)میگه بیا بالا تو کشتی پسرم و دوم پسرش قبول نمیکنه!!! سوم جایی که نوح میگه خدایا از اهل بیت منه  و خدا میگه نیست از صالحان پسرت از تو نیست!!!
خوب فضا رو دادیم دستت بشینیم یه کم فکر کنیم تا خوش بگذره!!! اولا نوح پیامبر اولوالغظم به هیشکی نمیگه بیا بالا دوما سیاست چی بوده؟ یعنی آیا بلخره حکم خدا و سرنوشتش این بوده یا نه اگر حکم خداست برای همه دیگه چه پارتی؟ سوم اینکه دیگه بلخره نوح با خوشحالی میخواسته برگرده پسرش میگه بیا به آغوش خدا خوب یعنی راه هست که بشه برگشت چهارم اینکه چه گاگولی بوده این پسرش که عذاب الهی رو میبینه حاظر نیست یه لحظه باور کنه خدا رو تو بگو نه پیامبرش رو تو بگو نه باباشو یعنی حالا میگی کو خدا ولی دیگه چرا باباشو رد کرد؟! و چقدر آدم میتونه بد بشه که حاظر نباشه یک مومن رو یاری نکه یاری بلکه بره پیش مومن که خوب بشه چقدر باید عناد داشته باشه که میگه میرم بالای کوه ولی هنوز باور نمیکنم خدارو پنجم زمانیکه باز دل نوح میسوزه میگه ای خدا غرقش نکنیا این جوانی کرده حالا مگه تو نگفتی خاندانت در امن و امانن خوب اینجا هم باز دلش میسوزه برای پسرش حضرت نوح(ع) و جالبه که هنوز خکم خدارو اینجا هم چنین پیامبر بزرگی و اوالعظمی چون از بس مهربون و دلسوز بچه ش بوده نفهمیده یعنی اصلا نفرین نکرده بوده این قومش رو به فکرش هم نیومده آدم بیش از 900 سال زندگی کنه بعد پسرش رو ندونه که باید عذاب بشه یا نه این نشون میده که این مردم زمان نوح چقدر پسفطرت بود که داشتن از نوح بهره میبردن و همیشه از رحمت الهیش استفاده میکردن و سواستفاده از خدا ولی ایمان نمی آوردند!!! یعنی اقدر نوح خاندانش رو دوست داشته حالا جدای از ایمانش وحرفشنویش اقدر حق پدری به جای آورده که طرف میگه من کار خودمو میکنم ولی میدونم خدا هنوز به خاطر نوح (ع) منو عذاب نمیده یعنی لج کرده بوده پسرش ششم چقدر باید آدم کور بشه که عذاب الهی و راه نجات رو تشخیص نده و بر راه کج خودش پافشاری کنه که اصلا بگن خوب تشنه ای آب بخور بگه نه خوب اینجا فقط اباالفضل بود که گفت نه نمیخورم آب و به یاد امامش و فرزندان تشنه لبش نه که امید نداشت یک امیدی داشت که میرم حتی آب رو میرسونم خعلی امیذوارانه ولی آب نخورد لب رود!!!جالا ما اگه ابن انفاق میافتاد ار راه شریعه فرار میکردیم از صحنه ی جنگ حالا تو بگو پیامبری جای حضرت اباالفضل بود خوب میگفت کی بالاتر از من من لااقل باید تجدید قوا کنم پدر دشمن رو دربیارم حالا شما بگو جای اباالفضل العباس(ع) پیامبری اولوالعظم بود لب شریعه خوب اینجا چی میشد؟ به نظر میرسه اونجا 1000 دلیل انسان داره که میگه آبتو بخور و هیچ دلیلی مانع نیست و حق با توست خوب اینجا هیچکس نمیتونه بگه که اقا ولش کن لااقل میگم چند ساعت باید درگیر باشی جلوی آب وای میسی وقتی هم تشنه لبی بدجور که آقا بشنیم این 1000 دلیل رو پاسخ بدم که کار حلال و نیازمو برطرف کنم!!! میفهم چی میگم یعنی میگم اگر پیامبر بزرگی بود جای اباالفضل چند ساعت طول میکشید که قانع  بشه و چند ساعت لب شریعه با خودش درگیر میشد حالا آخرش بخوره یا نع مشکلی نیست نوش جونش ولی خدا میدونه چه کرد!!!